حجت الاسلام والمسلمین میلانی نژاد در این مراسم ضمن تبریک به مناسب دهه مبارک فجر اظهارداشت:اگرمی خواهیم زندگیمان سبک اسلامی داشته باشد باید سبک زندگی شهدا را به عنوان کسانی که دارای تفکر بسیجی ،احیاگر و فداکار بودند الگوی خویش قرار دهیم زیرا بحث شهادت است که انقلاب رابیمه نموده است.
وی به بیان خاطراتی از شهداء جنگ تحمیلی و نیز خصوصیات بارز آنها من جمله ولایتمداری و انجام واجبات و دوری از محرمات و انس شهدا با قرآن واهل بیت (ع) پرداخته و افزود: شهدا قرآن را نه تنها قبول بلکه باور داشتند و عامل آیات و فرامین الهی بودند که به این مقام وجایگاه رفیع رسیدند و با شهادتشان حیات بخشیدند.
حجتالاسلاموالمسلمین میلانی نژاد در یادواره ۲۶ شهید دهکا در مسجد جامع این دهستان گفت: ادامه دادن راه شهدا در پیروی از ولایتفقیه است.
در این مراسم (که در دوازدهم شهریور 94 برگزار شد )حجتالاسلاموالمسلمین میلانی نژاد بابیان اینکه زبانی آدمی در وصف مقام شهیدان ناتوان است اظهار کرد: تنها خداوند متعال میتواند مقام والای شهیدان را توصیف کند.
استاد حوزه و دانشگاه شهدا را حاضر و ناظر بر اعمال انسان دانست و افزود: ما نباید وجود شهیدان را فقط در گلزار شهدا بدانیم بلکه به فرموده قرآن کریم آنان نزد خداوند هستند و خداوند نیز همهجا شاهد اعمال ماست بنابراین روح شهیدان هم همهجا ما را دنبال میکنند.
میلانی نژاد ادامه دادن راه شهدا را در پیروی از ولایتفقیه دانست و افزود: شهیدان رفتند و به رویمان گل زدند، وای بر ما که اگر بخواهیم از خون شهیدان به نفع خودمان پل بزنیم.
وی یادوارههای شهدا را راهی برای ماندگاری شهدا و فرهنگ شهادت دانست و اظهار داشت:به همین دلیل باید بهاندازه شهادت برای یادوارههای شهدا احترام و ارزش قائل شد.
میلانی نژاد خاطرنشان کرد:امروز ما نیازمند شهدا و آرمان شهیدان هستیم و هر چهبهتر این مراسم برگزار شود ارزشگذاری برای هویت خودمان بیشتر خواهد شد.
منبع : پایگاه اطلاع رسانی آستان خبر
اجمالی از سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین میلانی نژاد در شب نهم ماه محرم1394 در مسجد ارک
سخنان حجت الاسلام میلانی نژاد در شب وفات حضرت ام البنین س هیات ریحانه الحسین ع
بین بلا و مصیبت تفاوت وجود دارد. بین بلا و شر تفاوت وجود دارد. حتی بین بلا و فتنه تفاوت وجود دارد و همه اینها باهم به کار می رود و متاسفانه گاهی اوقات ما جا بجا هم به کار می بریم. مثلا برخی ها می گویند: خدایا هیچ بلایی سر ما نیاور. یک همچنین دعایی را ما نباید بکنیم، درست نیست و شدنی هم نیست. چون بلا چیز بدی نیست ولی اگر آدم از خدا بخواهد که خدایا شر را از ما دور کن، این دعای خوبی است. فرق است بین بلا و شر. در قرآن آمده است " کل نفس ذائقه الموت " این آیه در 3 جای قرآن آمده است و درهر 3 جا نیز بعدش یک مطلب مهم آمده است. در یک جا بعد از این آیه آمده است:"و نبلوکم به شر و الخیر" همه نفوس مرگ را مزه مزه می کنند. برخی ها این آیه را اشتباه ترجمه می کنند و می گویند: همه می میرند. در آیه " کل نفس ذائقه الموت " یک معنای لطیف، ظریف و شیرین وجود دارد. یعنی تمام نفوس مرگ را ذائقه شان می چشد. برای یکی مثل قاسم بن الحسن علیه السلام می شود " اهلا من العسل ". در ادامه می فرماید: " وَنَبْلُوکُم بِالشَّرِّ وَالْخَیْرِ فِتْنَةً " اما خداوند شما را مبتلا می کند به دو چیز، یکی شر و دیگری خیر. یک سوره در قرآن است که می گوید برای حضرت زهرا سلام الله علیها است. " وَالضُّحَى وَاللَّیْلِ إِذَا سَجَى" خداوند در این سوره به دو نقطه مقابل قسم می خورد. یکی به موقعی که نور هست و دیگر اینکه به موقعی که نور نیست و هر دو نیز لازم و مورد احترام است. هم شب نیاز است و هم روز، یک موقع زیبایی هست و یک موقع زیبایی نیست و... ولی این را باید بدانیم که در آن ساعت روز و چه در آن ساعت شب " مَا وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَمَا قَلَى" خدا با شما وداع نکرده است. یعنی در تمام حالات چه خوشی و چه ناخوشی، خدا در کنار شما است. پس چرا ما گاهی دارا هستیم و گاهی ندار؟ چرا گاهی خوش هستیم و گاهی ناخوش. اینها تقابل خیر و شر است که گاه خدا می دهد و گاه می گیرد. مشفق کاشانی می گوید:
گاه همچون صبح خندانم نمیدانم کیم
گاه همچون ابر گریانم نمی دانم کیم
گاه هستم قطره آسا محو دریای وجود
گاه پون دریای عمانم نمیدانم کیم
گاه از شادی برنجم و گاه از غم شادمان
گاه کافر گر مسلمانم نمیدانم کیم
گاه در عرشم گهی فرشم نمی دانم چرا؟
گه گدایم، گاه سلطانم نمی دانم کیم
بلا بد نیست. خداوند قسم خورده است و چند بار هم تاکید کرده است و می فرمایند: وَنَبْلُوکُم
همه مبتلا می شوند و هر کسی با یک چیزی مبتلا می شود. برخی ها می ترسند مثلا می ترسند فرزندشان را از دست بدهند. برخی ها با گرسنگی مثلا نمی توانند در ماه رمضان جلو شکمشان را بگیرند و در امتحان صفر می شوند. حضرت زهرا سلام الله علیها در خطبه فدکیه در رابطه با روزه فرمودند: خداوند روزه را واجب کرد که مردم را از نظر اخلاص امتحان کند.
در دنیا هیچ چیز همیشگی نیست. یعین الان روز است و بعد شب می شود و بعد شب روز. هیچکدام از اینها دائمی و همیشگی نیست. ما گاهی به خدا و صلیم و گاهی قطع. هر چه قدر اینفاصله قطع و وصل شدنمان کم بشود نورمان بیشتر می شود. یک جمله در مناجات شعبانیه است که دیگر اوج اش است "ا ِلهی هَب لی کمالَ الاِنقِطاعِ اِلیکَ وَ اَنِر اَبصارَ قلوبنا بضِیاءِ نَظَرِها " از آیت الله بهجت در مورد "کمال الانقطاع " پرسیدند و ایشان گفتند من نفهمیدم. از امام خمینی(ره) هم پرسیدند ایشان هم گفتند من نهفمیدم. اینها برای ما نیست ولی ما می توانیم از خداوند بخواهیم " اَعْطِنى بِمَسْئَلَتى اِیّاکَ جَمیعَ خَیْرِ الدُّنْیا وَجَمیعَ خَیْرِ الاْخِرَةِ وَاصْرِفْ عَنّى بِمَسْئَلَتى اِیّاکَ جَمیعَ شَرِّ الدُّنْیا وَشَرِّ الاْخِرَةِ " می توانیم از خدا بخواهیم که خدایا کمکمان کن که در امتحان مردود نشویم.
هیچ وقت نگو چه می خواهی که شاید همان درخواست برای تو شر بشود. گاهی ما به خدا امر می کنیم و برای خدا، خدایی می کنیم! حتی در مقلب والقلوب و الابصار هم به خدا می گوییم این کار را برای ما انجام بده. نباید برای خدا تعیین تکلیف کرد ولی دعا کردن اشکالی ندارد.
مرد چوپانی سواد نداشت و خدمت حضرت محمد صلوات الله علیه رسید و گفت: من سواد ندارم و نمی توانم قرآن حفظ کنم اما یک جمله به من یاد بدهید که هر وقت خواستم با خدا صحبت کنم، این جمله بهترین جمله باشد. حضرت محمد صلوات الله علیه فرمودند: وقتی که با خدا خلوت کردی و دلت شکست بگو: " الهی انت ربی و انا عبدک " مرد چوپان بغضی کرد و گفت: عجب چیزی یادم دادید. رفت و سال بعد آمد مدینه و آمد محضر حضرت محمد صلوات الله علیه و گفت: هر وقت دلم می شکست می گفتم " انت عبدی و انا ربک " به لحاظ لفظی اشتباه می گفت ولی در قلبش درست می گفت. خیلی از ماها در قلبمان این را می گوییم و برای خدا خدایی می کنیم!
حضرت محمد صلوات الله علیه به او فرمودند: تو اشتباه گفتی و کفر گفتی! مرد پوپان هیچ نگفت و گریه کنان رفت. جبرئیل نازل شد و به حضرت محمد صلوات الله علیه فرمود: تو چه کردی؟! همان "انت عبدی و انا ربک" او پذیرفته شده است بگو بیاید.
منبع : سایت وارث